جدول جو
جدول جو

معنی سیم سیاه - جستجوی لغت در جدول جو

سیم سیاه(مِ)
گیاهی که در روی درخت خصوصاً درخت سیب ودرخت بلوط میروید. (ناظم الاطباء) ، سیم قلب. سیم ناسره: گفت شاها چهل و پنج است تا من پادشاهم هرگز الا خراج دیگر دانگی سیم سیاه به ظلم از کس نستدم. (اسکندرنامۀ نسخۀ سعید نفیسی).
ما یوسف خود نمیفروشیم
تو سیم سیاه خود نگهدار.
سعدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فیلم سیاه
تصویر فیلم سیاه
فیلم نوار (Film Noir) یا سیاه یک سبک یا ژانر سینمایی است که در دهه های 1940 و 1950 در آمریکا به اوج خود رسید. این ژانر به خاطر استفاده از عناصر بصری و تماتیک خاصی شناخته می شود که باعث خلق فضایی تاریک، مرموز و بدبینانه می شود. فیلم های نوار اغلب داستان های جنایی و کارآگاهی را با نگاهی بدبینانه و فلسفی به تصویر می کشند.
ویژگی های اصلی فیلم نوار:
1. بصری تاریک و کنتراست بالا: فیلم های نوار از نورپردازی کم نور و کنتراست بالا استفاده می کنند که باعث ایجاد سایه های قوی و تضادهای نوری می شود. این سبک نورپردازی که به نام `کی لارسکیرو` شناخته می شود، به ایجاد جوی تاریک و مرموز کمک می کند.
2. تماتیک بدبینانه: داستان های فیلم نوار معمولاً بدبینانه و غم انگیز هستند و بر فساد، خیانت، جنایت و دنیای زیرزمینی متمرکزند. قهرمانان این فیلم ها اغلب ضدقهرمانانی هستند که با مشکلات اخلاقی و شخصی دست وپنجه نرم می کنند.
3. شخصیت های پیچیده و مبهم: فیلم های نوار شخصیت های پیچیده و مبهمی را به تصویر می کشند که اغلب دارای انگیزه های متضاد و رفتارهای غیرقابل پیش بینی هستند. شخصیت های زن در این فیلم ها معمولاً به عنوان `زن فتنه گر` یا `فم فاتال` نمایش داده می شوند که نقش مهمی در پیشبرد داستان دارند.
4. فضا و لوکیشن: فیلم های نوار معمولاً در محیط های شهری و مکان های تاریک و خطرناک رخ می دهند که با استفاده از صحنه های شبانه و لوکیشن های واقعی، جوی واقع گرایانه و تیره ایجاد می کنند.
5. روایت پیچیده و فلاش بک: بسیاری از فیلم های نوار از ساختار روایی پیچیده ای استفاده می کنند که شامل فلاش بک ها و روایت های غیرخطی است. این ساختار روایی به ایجاد تعلیق و تنش در داستان کمک می کند.
نمونه های معروف فیلم نوار:
- `شاهین مالت` (The Maltese Falcon) - 1941: به کارگردانی جان هیوستون، این فیلم یکی از اولین و معروف ترین نمونه های فیلم نوار است.
- `خواب بزرگ` (The Big Sleep) - 1946: به کارگردانی هاوارد هاکس و با بازی همفری بوگارت و لورن باکال، این فیلم یکی از بهترین نمونه های این ژانر محسوب می شود.
- `غرامت مضاعف` (Double Indemnity) - 1944: به کارگردانی بیلی وایلدر، این فیلم یکی از آثار شاخص فیلم نوار با داستانی پیچیده و شخصیت های مبهم است.
- `لمس شیطان` (Touch of Evil) - 1958: به کارگردانی اورسن ولز، این فیلم به خاطر تکنیک های سینمایی نوآورانه و فضای تیره و تاریکش شناخته می شود.
تأثیر و میراث:
فیلم نوار تأثیر بزرگی بر سینما و هنرهای تصویری داشته است. این ژانر نه تنها به عنوان یک سبک بصری و روایی شناخته می شود، بلکه به بررسی عمیق تر مسائل اجتماعی، روانشناختی و فلسفی نیز می پردازد. فیلم های نوار به مرور زمان الهام بخش بسیاری از فیلمسازان و ژانرهای سینمایی دیگر شده اند و هنوز هم تأثیر آن ها در سینمای مدرن قابل مشاهده است.
فیلمهایی که به مفهوم کلاسیک، قهرمان و ضد قهرمان ندارند و انسانها در ورطه ای از حوادث رها شده اند وقهرمان و ضد قهرمان در بستر آن آسیب می بیند. مشخصا به نوعی فیلم کارآگاهی و جنایی گفته می شود که فضای سرد و سیاه و عبوس و نورپردازی سایه روشن دارد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از دم سیاه
تصویر دم سیاه
کبوتری که پرهای دمش سیاه باشد، نوعی برنج مرغوب محصول شمال ایران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیم ساق
تصویر سیم ساق
کسی که دارای ساق های سفید و بلورین باشد، سیمین ساق
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد با 1123 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیلرو است. و شعبه آمار و بهداری و پاسگاه نگهبانی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
که دمی سیاه دارد. که دم آن سیاه است، اعم از حیوان یا پرنده. و در بیت ذیل صفت اسب است:
خرامنده ختلی کش و دم سیاه
تکاورتر از باد در صبحگاه.
نظامی.
، قسمی برنج از نوع خوب. نوعی برنج از جنس اعلا و ممتاز. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
سیم اندام، (آنندراج)، آنکه ساق پای او چون سیم سفید است، آنکه ساق و سرین وی سفید و تابان باشد:
سیم ساقی شده گراز سمی
گاوچشمی شده بگاو دمی،
نظامی،
کی ببینم من رخ آن سیم ساق
هین مکن تکلیف مالیس یطاق،
مولوی،
از سرو و مه چه گوئی ای مجمع نکویی
تو ماه مشکبویی تو سرو سیم ساقی،
سعدی،
ساقیان سیم ساق و شاهدان شوخ چشم
عاشقان خوش نفس جان پروران خوش نشین،
(ترجمه محاسن اصفهان ص 32)،
ساقی سیم ساق من گر همه درد میدهد
کیست که تن چو جام می جمله دهن نمیکند،
حافظ
لغت نامه دهخدا
(چَ سِ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان که در 18 هزارگزی باختر بهبهان، کنار راه شوسۀ بهبهان به اهواز واقع است. دشت و گرمسیر است و 110 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، کنجد، برنج، پشم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و حشم داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
مرد جوان، (ناظم الاطباء)، مقابل ریش سفید، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَرْ وِ)
درخت ناژو و آن را به عربی صنوبر الصغار خوانند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). کاج:
نه لاله برگی و هستی برنگ لالۀ سرخ
نه شاخ سروی و هستی بقد چو سرو سیاه.
ازرقی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 231 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سَ گِ)
حجرالاسود. (شرفنامۀ منیری) :
بشب چون مردمک را جلوه گاه است
که در کعبه محک سنگ سیاه است.
حکیم زلالی (از آنندراج).
رجوع به حجرالاسود شود
لغت نامه دهخدا
(مِ سَ)
کنایه از قطرات باران و سونش باران. (آنندراج) :
تا سیم سحاب ناشمرده
در دامن ضبط روزگار است
در عهدۀ حفظ ایزدی باد
ذاتت که عطای بیشمار است.
ابوطالب کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
گونه ای از درخت بید که در جنگلهای ارس و نیز در فلات ایران میروید و نیاز آن به آب کمتر است. (جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 194 و ج 2 ص 130)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
سیاه چشم. آن کس که چشمان سیاه دارد
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مِ)
چشم سیاهرنگ. چشمی برنگ سیاه. چشم که مردمک آن بغایت سیاه باشد:
بجان تو که نیارم تمام کرد نگاه
ز بیم چشم رسیدن بدان دو چشم سیاه.
فرخی.
ای سیه چشم چه دیدی تو از این دیده گناه
که نگاهت چو کنم خیره کنی چشم سیاه.
ایرج میرزا.
، مراد چشم بی نور باشد. (بهار عجم). چشم کور. چشم نابینا:
هست از بنفشه دیدۀ بادام سرمه دار
روشن شود ز خط تو چشم سیاه ما.
میرزا طاهر وحید (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون. سکنه 249 تن. آب آن از چشمه ومحصول آن غلات است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(نَ نَ دِ)
دهی است از دهستان سردارآباد بخش مرکزی شهرستان شوشتر در 9هزارگزی جنوب غربی شوشتر و 8هزارگزی جنوب جادۀ دزفول به شوشتر، کنارغربی رود شطیط، در دشت گرمسیری واقع و دارای 200 تن سکنه است. آبش از رود شطیط، محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. راه اتومبیل رو دارد و ساکنین آن از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سق سیاه
تصویر سق سیاه
درست آن سک سیاه است زاغزبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سغ سیاه
تصویر سغ سیاه
آنکه نفرین او درگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیلم سیاه
تصویر فیلم سیاه
رخشاره تلخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم سیاه
تصویر چشم سیاه
آن کس که چشمان سیاه دارد سیاه چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سق سیاه
تصویر سق سیاه
((سَ قِّ))
کسی که نفرینش در حق دیگران عملی شود
فرهنگ فارسی معین